آیا تا به حال فکر کردهاید که چرا بچهها مدرسه را دوست ندارند و برای تعطیل شدن آن لحظه شماری میکنند؟
یا چرا موقعی که روی نیمکتها و صندلی مدارس مینشینند احساس عذاب و درد و رنج میکنند؟ گویا تقویم مورد تایید بچهها با بزرگسالان بسیار متفاوت است. بچهها عاشق رنگ قرمز تقویمها و بهدنبال افزایش روزهای تعطیل هستند. آنها در زمستان هر روز به آسمان خیره میشوند تا شاید برف زمین را سپیدپوش کرده و به رویاهای آنها رنگ واقعیت ببخشد و در فصل بهار با یاد روزهای گرم تابستان روز و شب را سپری میکنند.
بسیاری از ما روز اولی را که قدم به مدرسه گذاشتیم بهیاد داریم، روزی که برای بسیاری از کودکان، رنگ غم و اندوه دوری از خانوادهها را داشته است، بچهها در حالی که پدر و مادرهایشان جلوی در مدرسه ایستاده بودند، به همدیگر دست تکان میدادند و با نگاهی تلخ از هم جدا میشدند. حال اگرچه این درد و رنج مربوط به ورود به مدرسه تا حدی میتواند طبیعی باشد اما آنچه مسئله تلقی میشود این است که بسیاری از کودکان و نوجوانان حتی تا سالهای پایانی دوره متوسطه تغییری در روحیه و احساسشان نسبت به مدرسه پدید نیامده و جایی در دلشان برای درس و مدرسه و کتاب باز نمیشود.
یک معلم که حدود 20 سال سابقه تدریس دارد میگوید: هرگز حاضر نیستم، جایم را با دانشآموزان عوض کنم. دوران مدرسه برای من به مانند یک کابوس میماند؛ کابوسی که هر وقت در خواب میبینم دچار سردرد و ناراحتی، غم و اندوه میشوم. دانشآموزان بعد از پایان دوران متوسطه به سرعت از فضای مدرسه دور میشوند و روزهای کودکی و نوجوانیشان را با شتاب هر چه تمامتر به دست فراموشی میسپارند.
مدرسه برای بسیاری از کودکان تداعیکننده روزهای سخت و بیروح و یک فضای دلسردکننده و پر از استرس و هیجانات روحی نامناسب است. اما واقعا این یک سؤال اساسی است که چرا بچهها مدرسه را دوست ندارند؟ آیا چون فضای آموزشی آن فضای مناسب و بهینه برای پرورش استعدادهای آنها نیست یا اینکه در ارتباط میان معلمها و دانشآموزان مشکلاتی وجود دارد؟
چرا بچهها مدرسه را دوست ندارند و برای تعطیلی آن لحظه شماری می کنند؟
مدرسه ,بچهها ,یک ,فضای ,بسیاری ,روزهای ,بسیاری از ,را دوست ,چرا بچهها ,مدرسه را ,به مدرسه
درباره این سایت